آن قدر جای خالیت اینجاست،
که کنارم دراز می کشد،
برایم قصه می گوید،
سربرشانه ام می گذارد
وگاه باهم ،
گریه می کنیم.
آن قدر به نبودنت،
عادت کرده ام،
که اگریک روز بیایی،
دلم برای جای خالی ات تنگ می شود.
دلم برای دلتنگی ات،
دلم برای آوازهایی،
که جای خالی ات می خواند.
هم دوست دارم که بیایی،
هم می ترسم که بیایی و عشقم را نپذیری......
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|